فنون مذاکره و سبک های مذاکره – برای طراحی یک توافق مذاکراتی چه چیزهایی را باید بدانیم؟ شما فنون مذاکره یا سبک های مذاکره مورد علاقه خود را چگونه توصیف می کنید؟
در هر مذاکره ای، سبک چانه زنی شما یک مؤلفه ثابت دارد که از حالات و شخصیت شما نشأت می گیرد؛ در عوض، طبیعتاً برخی از مذاکره کنندگان بیشتر از دیگران اهل همکاری هستند. با این حال، سبک مذاکره شما بسته به موقعیت و شخصی که آن سوی میز چانه زنی قرار گرفته می تواند متغیر باشد. برای مثال، هنگامی که شما در حال مذاکره بر سر یک سرمایه گذاری مشترک با همکار مورد اعتماد خود هستید بیشتر احتمال دارد که بر بیشینه سازی سود مشترک تمرکز کنید، نسبت به زمانی که با سران دپارتمان دیگری بر سر بودجه سالیانه در حال مذاکره هستید.
تفاوت در محرک های اجتماعی یا ترجیح شخص مذاکره کننده برای انواع خاصی از درآمد در تعامل با دیگران، بر رویکرد افراد نسبت به مذاکره تأثیر می گذارد. روانشناسان چهار نوع اساسی برای محرک های اجتماعی تعریف کرده اند که رفتار انسان را در موقعیت های رقابتی، هم چون مذاکره، هدایت می کند. (پیشنهاد می کنم مطلب مذاکره کننده با رفتار رقابتی را مطالعه نمایید )
بدون توجه به درآمد دیگران، تنها به بیشینه سازی درآمد خود می اندیشند. حدود نیمی از تحصیل کرده ها در امریکا (معمولاً دانشجویان و شاغلین حوزه کسب و کار) تمایلات فردگرایانه دارند که این گروه را در زمره شایع ترین ها قرار می دهد.
تقریباً ۵ الی ۱۰ درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه را در امریکا تشکیل می دهند، تمایل دارند هم درآمد خودشان و هم درآمد دیگر گروه ها را به حداکثر برسانند و مطمئن شوند که منافع به طور منصفانه توزیع شده است.
که در حدود ۵ الی ۱۰ درصد از شرکت کنندگان این مطالعه را در امریکا شامل می شوند، درآمدهایی را ترجیح می دهند که تفاوت را بین درآمد خودشان و دیگران به حداکثر می رساند. آن ها می خواهند به پیروزی برسند؛ آن هم با تفاوتی چشمگیر. در نتیجه، رفتار آنها به خودخواهانه ترین رفتار میل می کند. هم چنین فقدان اعتماد در آن ها موجب دشوار شدن حل مشکلات مشترک می شود.
به دنبال بیشینه سازی منفعت گروه های دیگر هستند، بدون آن که به منفعت خود توجه کنند. امروزه نوع دوستان را به سختی می توان در دنیای کسب وکار پیدا کرد. در متون مذاکره، پژوهش های اندکی درمورد این گرایش صورت گرفته است.
از آن جا که به طور نسبی تعداد کمی از مردم در دو دسته آخر جای می گیرند، اکثر پژوهش ها در باب مذاکره و ادبیات مذاکره بر فردگراها و مشارکتی ها متمرکز است.
کارستن ددرو از دانشگاه آمستردام، سئونگ کوآن از دانشگاه کره، و لوری آر. وینگارت از دانشگاه کارنگی ملون، دریافتند که فردگراها نسبت به مشارکتی ها، رفتارهای ارزشمندانه تری را بروز داده اند.
به طور مشخص، آن ها بیش تر از مشارکتی ها مستعد این هستند که دست به تهدید (بدون محدودیت)، جر و بحث و اثبات موقعیت خود بزنند و پیشنهادات تک موضوعی ارائه دهند . مشارکتی ها بیش از فردگراها مستعد این هستند که به استراتژی های ارزش ساز مانند تهیه اطلاعات، پرسیدن سوال، یافتن بینش نسبت به گروه های دیگر و ارئه پیشنهادات چندموضوعی و سازش کارانه مشغول شوند. هرچند مشارکتی ها گاهی رقابتی عمل می کنند؛ درست مانند فردگراها که بعضاً مشارکتی عمل می کنند. علاوه بر این، رویکرد همتایان شما می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر انتخاب استراتژی خود شما تأثیرگذار باشد.
فنون مذاکره مورد علاقه شما چیست؟ در قسمت نظرات بنویسید.
13 دیدگاه دربارهٔ «نقدی بر کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی»
عرض سلام خدمت جناب شیخ علی این کتاب و من خواندم بعضی چیزها رو درست میگه اینکه مردم پولی که بدست میارن سریع خرج میکنن و خودشونو میندازن تو قرض به جای اینکه با پول سرمایه گذاری کنن بعد با سود سرمایه گذاری چیزی بخرن. جدیدا قرار کارتهای اعتباری که تواین کتاب ذکر کرده در کشور ما هم رواج پیدا کنه که این باعث میشه بعد از استفاده از این کارتها برای پرداخت اقساط بیشتر کار کنن و زحمت بکشن و خلاصه همیشه تو قرض باشن که به نظر من از بعضی جنبه ها ذوش مناسبی نباشه از نظر سرمایه گذاری در مسکن و کارای بزرگ درسته متناسب کشور ما نیست به هر حال ممنون از راهنماییهاتون
درود بر شما دقیقا درست می فرمایید.
سلام وقتتان بخیر
شما چه کتابی را پیشنهاد میدید که با سیستم مالی و اقتصادی ایران هم سازگاری داشته باشه؟
سلام، وقت بخیر
متاسفانه کتاب خاصی در این حوزه مطالعه نکردم و نمی شناسم.
من امثال شمارو خوب میشناسم شروع میکنید به سرکوب یک کتاب یا محصول و به جاش محصولات خودتونو تبلیغ کنین که مثلا اون بده مال ما خوبه از ما خرید کنید.امثال شماها هزار سال دیگه نمیتونه جای امثال کیوساکی رو بگیره.شما هزاران نکته خوب این کتابو رها کردی چسبیدی به دو سه موردی که تو ایران کاربرد نداره.برو توبه کن و به جای سرکوب این کتاب سعی کن با تلاش خودتو به سطح رابرت کیوساکی برسونی.
آقا سعید سلام
ممنون بابت نظرت،
دوست من، در این مطلب فقط این کتاب را نقد کردم، اونهم برای ارتباطش با فرهنگ و اقتصاد خودمون،
من هیچ کجای متن توهینی به رابرت کیوساکی نکردم، صرفاً تمرکز کلی مترجم ها و انتشاراتی روی این کتاب و تبلیغ اون بود که این نقدر را نوشتم.
در ضمن، من شغل و تخصصم، موضوع دیگه ای هست و اصلاً در زمینه هوش مالی ادعایی ندارم که بخوام کتاب یا محصول خودم را معرفی کنم.
در ضمن، وقتی در خصوص منابع معتبر در خصوص هوش مالی جستجو می کنیم، این کتاب در صدر منابع نیست.
به زودی این مطلب را ویرایش خواهم کرد و بیشتر توضیح می دهم.
در ضمن هیچ وقت نقد کردن بد نیست، بلکه خوبه و کمک میکنه دید بهتری داشته باشیم (-:
اولا در مورد نقد کتاب ممنونم
دوما به نظرم این کتاب، کتابی هست که حتما باید خونده بشه البته مطالب غیر مرتبط هم داره
در ضمن از انتقادپذیری شما و این که طلب منتقد رو منتشر کردین، بسیار شوکه شدم
سلام
با اینکه کتاب باید خونده بشه، من هم موافقم، این خیلی عالیه که ما کتابهای مختلف و نظرات مختلف را بخونیم و نسبت به اونها آگاه باشیم، همونطور که خودم هم این کتاب را خوندم.
من نظرم را در مورد این کتاب گفتم همانطور که خیلی از دوستان نظر مخالف من دارند.
به نظر من نقد کتاب اون هم به این شکل زمانی معنا میدهد که شما مخاطب کتاب باشید. رابرت کیوساکی کتاب را برای ایرانیان ننوشته و اشکالی هم ندارد که تطبیق نداشته باشد. به نظر من باید نقد خود را اینگونه بیان کنید که: اینکه چه مقدار شیوه تجارت رابرت کیوساکی در ایران جواب میدهد نامعلوم و حتی شاید در مواردی ناممکن هست. اما نکته مهم این است که این کتاب میتواند نکات مهمی را در مورد پول و دانش پول و چگونگی نگاه کردن به پول به ما آموزش دهد و…
درود بر شما
سلام
در کل نقد تمامی کتابها کاری پسندیده هست. مباحثه بین مردم بر سر موضوعات مختلف، در کشورهای اروپایی خیلی پررنگ تر از کشور ماست. اندیشه افراد با بحث و نقد رشدِ بیشتری داره.
در مورد کتاب مذکور، من نظر مثبتی دارم. غیر از رابرت کیوساکی، نویسنده ای سراغ ندارم که خیلی ساده و شفاف در مورد چهار راهی که افراد درآمدشونو کسب میکنن، اطلاعات بده. کیوساکی، افراد مختلف از لحاظ درآمد رو از دیدگاهِ ذهنیت هاشون تقسیم بندی میکنه و سعی میکنه به خواننده یاد بده چطور مثل یه پولدار به دنیا نگاه کنیم… در مورد ساختار کسب و کار توضیح میده و کمکمون میکنه شغلِ سادمون رو توسط سیستم های کسب و کار، توسعه بدیم. نوشته های رابرت در مجموع از دو بُعد تشکیل میشن. بعد اول نظم دادن به ذهنیت افراد در رابطه با ثروت مادی و بُعد دوم اطلاعاتِ اقتصادِ شخصی…
خیلی عالی
درست می فرمایید.
این برداشت ها، از دیدگاه افراد انتقال پیدا می کند و همانطور که گفته ام، من صرفاً نظر شخصی خودم را می نویسم و این به معنی این نیست که کتابی مفید نیست. و چه بسا این کتاب برای بسیاری از دوستان، بسیار راهگشا و موثر بوده است.
ممنون از شما که در این بحث شرکت کردید (:
باسلام
کتاب فوق عملا خیلی از مباحث کلی اقتصاد در مدیریت را زیر سوال برده، نویسنده سعی در برهم زدن قوانین واقعی حداقل جامعه کنونی و اوضاع و احوالات اقتصادی و بالاخص متد های نوین مدیریت استراتژیک و مبحث swot دارد لذا با مطالعه بخشی از کتاب از نظر بنده، مغایر با اصول اولیه علوم اقتصادی میباشد