در ویدئوی قبلی (اینجا ببینید) توضیحی کوتاه و یک دقیقه ای در خصوص تهدید در مذاکره دادم و در این ویدئو به ۳ اصل مهم که قبل تهدید کردن در مذاکره باید به آنها فکر کرد پرداخته ایم.
ویدئو آموزش ۲۳ را می توانید از اینجـــــا دانلود نمایید
به نام خدا سلام در ویدئو قبلی خصوص تهدید صحبت کردیم و گفتیم تهدید یکی از ابزارهای مذاکره است
البته این ابزار یک ابزار پر ریسک در مذاکره است چرا که ممکنه به نفع ما در مذاکره استفاده بشه و یا استفاده آن در مذاکره به ضرر ما تموم بشه
اما به هر حال این یک انتخاب در مذاکرات است که من از آن استفاده کنم تا بتوانم به خواسته ها و منافع خودم دست پیدا کنم.
نکته مهم این است که تهدید ابزاری است برای رسیدن من به خواسته ها و منافع خودم در مذاکره
به همین خاطر بزرگان مذاکره توصیه میکنند قبل از آن به سه نکته توجه کنید
اولین نکته این است زمانی که قرار است تهدیدی بکنیم، به این موضوع فکر کنیم آیا این تهدید بر مبنای احساس است یا بر مبنای یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده؟
ما در مذاکره اجازه نداریم بر مبنای احساس تهدید بکنیم. معمولاً اتفاق هایی در مذاکره می افتد و صحبتهای جابهجا میشود که ممکن است احساس ما را درگیر کند و ما به صورت احساسی در یک لحظه ناگهان عصبانی شده و دست به تهدید بزنیم.
تهدید در مذاکره باید برنامهریزی شده باشد و چه بهتر قبل از مذاکره برنامه تهدیدهایتان را ریخته باشید و بدانید چه جایی و چه زمانی می توانید از تهدیدها استفاده کنید.
دومین نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که آیا برای ضد تهدیدهایی که ممکن است طرف مقابل من در برابر تهدیدهای هم ارائه کند آماده هستم یا نه؟
هر تهدیدی یک ضد تهدید هم دارد.
زمانی که من طرف مقابلم را تهدید می کند به احتمال فراوان ایشان هم راحت نمی نشیند و حرف من را نمی پذیرد و ممکن است او هم اقدامی انجام بدهد و تهدید کند. آیا من برای آن تهدید ها هم آماده هستم یا نه؟ آیا سناریوهای مختلف جواب دهی به مخاطب را از قبل آماده کرده ام و به آنها فکر کردهام؟
سوم موضوعی که برای ما مهم است و باید به آن فکر کنیم این است که آیا این تهدید قرار است کمک کند من به منافعم دست پیدا کنم یا خیر؟
متاسفانه خیلی از اوقات بر اساس اتفاق هایی که در طول مذاکره می افتد و حرفهایی که مخاطب می زند باعث می شود من تصمیم های احساسی بگیرم و این تصمیم های اساسی منجر به این میشود که من کاری کنم که مخاطبم تنبیه شود و به منافعش نرسد.
در این مواقع من به منافع خودم هیچ کاری ندارم و فقط میخواهم مخاطب به منافعی که می خواهد دست پیدا نکند، به همین خاطر دست به تهدید میزنم، زیر میز مذاکره میزنم و کاری می کنم تا مخاطب به نتیجهای که میخواهد دست پیدا نکند.
گاهاً مذاکره به مراحل خوبی رسیده و نتایج خوبی می توانیم دست پیدا بکنیم اما صرفاً بهخاطر یک لجبازی آن هم با مخاطب خود، تهدیدی می کنم که مذاکره به هم بریزد.
دقت کنید تهدید قرار است ابزاری باشد که من با استفاده از آن به خواستههای خودم دست پیدا کنم و تهدیدی که قرار است ابزاری باشد برای به هم ریختن مذاکره و از دست دادن منفعت ها و خواسته های خودم، هیچ فایده ای ندارد، پس بطور کلی تهدید ابزاریست که قرار است من از آن استفاده بکنم تا به خواستههای خودم برسم
البته این ابزار مذاکره پر ریسک است و اگر خواستم از این ابزار استفاده بکنم این ۳ نکته را باید مد نظر قرار بدهم، از روی احساس تصمیم نگیرم، به ضد تهدیدها فکر کنم و اینکه تهدید باید به من کمک بکند تا به خواستههای خود دست پیدا کند
امیدوارم مذاکرهای خوبی داشته باشید و اگر قرار شد از ابزار تهدید استفاده کنید درست از این ابزار استفاده کنید و بیشترین استفاده و بهره را از این ابزار ببرید
دیدگاهتان را بنویسید