یکی از تکنیکها و روش های عالی برای جذب مشتری و متقاعد کردن دیگران و همچنین ایجاد یک ارتباط عالی بخصوص با مشتریان یافتن وجه تشابه با طرف مقابل می باشد.
شما اگر بتوانید در مذاکره هایتان و گفتگوهایی که غالباً به دنبال فروش می باشد نقطه مشترکی بین خودتان و مشتری بیابید خیلی سریع تر و آسان تر می توانید اعتماد وی را جلب کنید
فرض کنید شما به تازگی یک سمند سفید رنگ خریده اید، ناخودآگاه در خیابان به تمام سمندها سفید رنگ دقت می کنید، در صورتی که در گذشته اصلا اینطور نبوده و شما به خودروی سمند هیچ توجه و نگاهی نمی کردید.
فروشندگان و مذاکره کننده های حرفه ای به سادگی از این اصل استفاده می کنند و اعتماد مخاطبشان را بسرعت جلب کرده و مشتری را جذب محصول و یا خدمات خودشان می کنند.
تشابه می تواند در موارد مختلفی وجود داشته باشد.
برخی از این موارد می تواند این موضوعات باشد:
اینها برخی از مواردی بود که می توانند به عنوان نقطه اشتراک مورد استفاده قرار گیرند، اما نکته اصلی اینجاست که فروشنده حرفه ای باید با دقت و هوشیاری در همان زمان های اولیه برخورد با مشتری نقاط تشابه را پیدا کند و از انها برای جذب مشتری و ایجاد اعتماد استفاده کند.
علی فروشنده یک شرکت خدماتی است و برای مذاکره به دفتر آقای حسنی یکی از مشتریان احتمالی می رود، موفقیت در این مذاکره می تواند نتایج خوب و فوق العاده برای علی و شرکتش داشته باشد.
علی در بدو ورودش به اتاق متوجه کاپ و حکم قهرمانی آقای حسنی در رشته والیبال می شود.
علی که خودش هم والیبالیست خوبی هست در اوایل صحبت اشاره ای به ورزش والیبال می کند و خاطره ای (البته در زمان مناسب) در خصوص یکی از مسابقاتش را برای آقای حسنی تعریف می کند.
آقای حسنی که متوجه می شود علی نیز والیبالست است لبخندی زده و با خوشحالی می گوید ” البته بنده بعنوان مربی بهمراه تیمم در ۵ دوره از مسابقات استانی شرکت کردیم و ۳ دوره قهرمان شدیم، کاپ قهرمانی را هم که ملاحظه می کنید””
همین بحث کوچک باعث ایجاد یک دوستی شده و علی موفق می شود در قرار ملاقات بعدی با آقای حسنی قرارداد را امضا کند.
دیدگاهتان را بنویسید