مذاکره در بسیاری از شرایط زندگی ما انسان ها وجود دارد و صرفاً به کسب و کار ختم نمی شود. خیلی اوقات لازم است با دوستانمان، خانواده و یا حتی خودمان، مذاکره کنیم و برای موضوعی تصمیم گیری کنیم. هنگامی که در مذاکره مهارت داشته باشیم، می توانیم ارتباطات بهتری را ایجاد کنیم. در ادامه نکاتی را مرور می کنیم که به ساختن یک مذاکره موفق به شما کمک می کند:
حتی برخی می گویند برای اینکه بتوانید بصورت کامل، ریشه مسئله و موضوع مورد مذاکره را متوجه شوید، از تکنیک ۵ چرا استفاده کنید. (در این تکنیک شما ۵ بار، ۵ سوال را با چرا می پرسید. )
فراموش نکنید مطئناً شما نمی توانید در مورد همه چیز اطلاعات کسب کنید اما می توانید حداقل ها را بدست بیاورید و در مورد خواسته های دیگران و چرایی خواسته های آنها هم تحقیق کنید.
گاهاً ممکن است در مسیر مذاکره، احساسات باعث شود مخاطب شما تحت تاثیر قرار گرفته و قضاوت های شخصی کند.
همواره سعی کنید مذاکره را با آرامش پیش ببرید و بر موضوعات مهم تمرکز داشته باشید. اگر نتوانید آرامش و هیجانات خودتان را کنترل کنید، ممکن است در نتیجه مذاکره، نتوانید به آنچه می خواهید دست پیدا کنید.
در خیلی از مذاکره ها بدست آوردن امتیاز برای یک طرف، به معنی از دست دادن امتیازی برای طرف روبرو است. بعنوان مثال در خرید ماشین فروشنده می خواهد با بیشترین قیمت بفروشد و خریدار می خواهد با کمترین قیمت خرید کند. یا در مذاکره حقوق و دستمزد، کارفرما بدنبال دادن حقوق کمتر است و کارجو بدنبال حقوق بیشتر.
در این مواقع می توان به جنبه های دیگر مذاکره نگاه کرد و برروی آنها هم تمرکز کرد، بعنوان مثال در مذاکره حقوق می توان بر روی مرخصی، انعطاف پذیر بودن زمان کاری و … نیز مذاکره کرد. زمانی که تعداد گزینه های مذاکره پذیر بیشتر می شوند، مذاکره به سمت برنده-برنده پیش می رود، چون به احتمال بیشتری دو طرف، با رضایت کامل، مذاکره را ترک می کنند.
پیش از آنکه برسر میز مذاکره بروید، به موفقیت خودتان فکر کنید.به اینکه واقعاً بدنبال چه چیزی هستید و چه می خواهید؟ بسیاری هستند با که بدون اعتمادبنفس بر سر میز مذاکره حاضر می شوند و تصویر کمی از موفقیت دارند. همیشه در مذاکره هایتان، به آنچه می خواهید بدست بیاورید، فکر کنید. برای داشتن یک مذاکره موفق باید ذهنیت درستی هم داشته باشید.
سطح خواسته های خودتان را مشخص کنید و برای آنها گزینه جایگزین مطلوب داشته باشید، همیشه مذاکره ها آنطور که شما مایل هستید پیش نمی روند. این موضوع را با یک مثال روشن تر میکنیم:
تصور کنید می خواهید ماشین بخرید، شما دو ماشین را در نظر دارید، یکی از این ماشین ها بهتر از دیگری است اما قیمت بالایی دارد. شما بر سر قیمت وارد مذاکره می شوید و تلاش می کنید که قیمت را پایین بیاورید، اگر نتوانید ماشین را با قیمتی که می خواهید بخرید، سراغ ماشین دیگر می روید و آن را خریداری می کنید. در این مثال، ماشین اول خواسته اصلی و انتظار شماست و ماشین دوم، آلترناتیو شماست.
این مطلب را بخوانید: مذاکره شما آلترناتیو دارد؟
خواسته اصلی یا آنچه دوست دارید و گزینه جایگزین، محدوده خواسته های شما را مشخص میکند. (من دوست دارم ماشینی را ۴۰ میلیون بخرم، اما تا ۴۳ میلیون هم حاضرم برای ماشین دیگری پول بدهم، محدود اینجا بین ۴۰ تا ۴۳ میلیون است)
اگر پیشنهادی خارج از این محدوده به شما دادند، نپذیرید. برای مذاکره موفق بایستی گزینه جایگزین داشته باشید.
اینکه او چه میخواهد و چه آلترناتیوهایی دارد؟ خواسته های مخاطب در مذاکره را درک کنید و بگونه ای رفتار کنید که نشان دهید این خواسته را درک کرده اید و قبول دارید که خواسته او نیز برحق و مشروع است. زمانی که خواسته های مخاطب را برآورد می کنید، روند مذاکره شما بهتر خواهد و بهتر می توانید مذاکره را مدیریت کنید.
محدود خواسته های خودتان و مخاطب مذاکره را مقایسه و بررسی کنید. این دو، کجا همپوشانی دارند؟ این نقطه، نقطه توافق شما در مذاکره است.
دیدگاهتان را بنویسید