

یسری کارها و رفتارها هستند که توانایی نابود کردن جلسه مذاکره را دارند و اگر به اونها دقت نکنیم، ممکنه نتوانیم نتیجه مناسب و قابل توجهی از مذاکره دریافت کنیم. مطمئناً این نکات ممنوعه در مذاکره کم نیستند، در این مطلب به برخی از مهمترین ها و در عین حال، پرتکرارترین ها می پردازیم.
به شدت مراقب لحن صحبت های خودتان باشید. لحن و نحوه صحبت کردن ما تاثیر بالایی بر روی مخاطب دارد و گاهی اوقات تاثیرش از خود کلماتی که استفاده میکنیم بیشتر است. به گفته آلبرت محرابیان کلمات ۷% تاثیرگذاری دارند و لحن ۳۸%
اما تاکیدم بر روی لحن به این خاطر است که در میان جلسه مذاکره ممکن است حرفی بزنید که از نظر کلمات بار منفی و بار توهین به طرف مقابل ندارد اما لحن آن به گونه ای است که توهین بزرگی به طرف مقابل تلقی می شود. عبارت “شما دانشگاه آزاد درس خوانده اید” را درنظر بگیرید. شما این جمله را می توانید با لحن های مختلفی بگویید که هم نشان احترام گذاشتن باشد و هم نشان توهین. بعنوان مثال با لحنی تمسخر آمیز بگویید: “عه، دانشگاه پیام نور درس خوندی”
برخی از مذاکره کننده ها از روی عمد از لحن و یک مدل گفتگو استفاده میکنند که این از بحث ما جدا است اما گاهاً برخی بدون هیچ گونه غرضی و صرفاً بصورت عادت یک لحن را استفاده می کنند که باعث ناراحتی و کدورت در جلسه مذاکره می شود.
گاهاً ممکن است که در مذاکره تنش و درگیری بین شما و طرف مقابل ایجاد شود. این تنش ها می تواند ناراحتی یکی از طرفین باشد و یا عصبانی شدن و بلند شدن صدای یکی از طرفین مذاکره که ممکن است مذاکره را از مسیر اصلی خودش دور کند.
مذاکره کننده حرفه ای می داند تمام تلاش و اهتمامی که دارد، باید صرف کسب نتیجه و منفعت شود و باید از رفتارهای هیجانی دور شود. (البته اگر نیاز باشد، مطمئناً رفتار تهاجمی و جدی می تواند یک ابزار مذاکره باشد.)
بعضی ها آموزش دادن را دوست دارند، اما این دلیل نمیشود که وسط جلسه مذاکره به طرف روبرو بگوید: “من این موضوع را چندین بار آموزش داده ام، اجازه بدهید الان برایتان کامل توضیح میدهم تا شما هم کامل متوجه شوید”
چنین دیالوگ هایی به معنی توهین مستقیم به طرف مقابل است و بعنوان یک فاجعه می توان بیان کرد. وقتی چنین حرفی یا حرفهای مشابهی به طرف مقابل می گویید، عملاً به او برچسب بی سواد یا کم سواد زده اید.
ممکنه بگویید در برخی از مذاکره ها طرف روبرو واقعاً نمیداند و اطلاعات کمی دارد و یا موضوعی را که در مذاکره مهم است، اشتباه بیان کرده و همین موضوع می تواند بر روی مذاکره سایه بیاندازد، در این مواقع چه کنیم؟
ابتدا یک خاطره برایتان بگویم:
حدود ۱۰ سال پیش، به همراه یکی از دوستانم در جمعی بودیم، من نکته را بیان کردم که اشتباه بود، پیش از آنکه بیشتر توضیح بدهم و کار را خرابتر کنم، دوستم مشغول صحبت شد و گفت: “چند وقت پیش مهندس نکته را به من گفتند که در این مورد عالی بود. البته ایشان بهتر می دانند، من فقط روایت می کنم” و سپس بابیان یک مثال آن موضوع را به صورت صحیح و کامل توضیح دادند. این کارش باعث شد هم من متوجه اشتباهم بشم و هم جمع نسبت به من حس خوبی داشته باشند.
در مذاکره ها هم ما باید دقیقاً مانند دوستم رفتار کنیم، بگونه صحبت را پیش ببریم که هم آموزش را بصورت غیرمستقیم داده باشیم و هم حرمت طرف مقابل حفظ شده باشد.
فروتن باشید و قصد تخریب طرف مقابل را نداشته باشید، گاهی اوقات، ما انسان ها وسوسه می شویم در چنین مواقعی سریعاً دست به کار شویم و در مقابل جمع نشان دهیم که از طرف مقابل بیشتر می دانیم. حواسمان باشد در مذاکره بدنبال منافع و کسب نتیجه درست هستیم، نه اثبات باسوادتر بودن خودمان.
از عبارت هایی مانند :شما بهتر از من می دانید، شما فرد باتجربه ای هستید و من تلقی ام از صحبت های شما را بیان می کند، خدمت شما درس پس می دهیم و …
تصور کنید دو نفر قرار است با یکدیگر دوئل کنند. هر دو ۵ تیر دارند، نفر اول به محض شروع، تمام ۵ تیرش را به سمت نفر روبرو شلیک می کند. اگر یکی از این ۵ تیر به طرف روبرو بخورد شانس آورده است، در غیر این صورت، او هیچ تیری ندارد و نفر روبرو، هر ۵ گلوگه را داد. در این موقعیت، آیا نفر اول، شانسی برای زنده ماندن دارد؟
بعضی از افراد در مذاکره دقیقاً همین کاری را می کنند که فرد بالا در دوئل انجام داد.
به محض اینکه سر میز مذاکره می نشینند، شروع به ارائه تمام امتیازها می کنند، سقف میزان تخفیف، گارانتی ها، آموزش رایگان و … همه را همان ابتدا میگویند. تمام حرف ها و تمام امتیازها و اطلاعاتی که دارند را همان ابتدا بر روی میز مذاکره می گذارند و در کمال افتخار و غرور، مدعی هستند که “ما افرادی صادق و روراست هستیم”
وقتی تمام اطلاعات و امتیازها را روی میز مذاکره میگذارید، دست طرف مقابل شما کاملاً باز است که هرگونه که دوست دارد بازی مذاکره با پیش ببرد و همه اینها به ضرر شما خواهد بود.
فراموش نکنید این کار، صداقت و روارستی نیست، صرفاً یک اشتباه و یک حماقت است.
امتیازها و اطلاعاتی که می خواهید به طرف روبرو بدهید را از قبل دسته بندی و بررسی کنید و برای خودتان مشخص کنید که چه اطلاعاتی را چه زمانی بدهید و در قبالش چه دریافت کنید.
زمانی که یک امتیاز و یا اطلاعاتی را به طرف مقابل دادید، مراقب باشید که مبادا وسوسه شوید که امتیاز بعدی را هم بدهید، تلاش کنید از او یک امتیاز بگیرید و یا حداقل کمی صبر کنید تا نشان بدهید که برای دادن امتیازها عجله ندارید
فراموش نکنید داشتن سیاست و زیرک بودن، یک ابزار ضروری برای مذاکره کننده ای است که می خواهد حرفه ای باشد و به نتایج خوبی دست پیدا کند.
جمله معروفی است که از هاروی مکی نقل شده است که می گوید،
برای اینکه به خواسته های خودمان برسیم، یادگیری مذاکره ضروری است و در کنار یادگیری تکنیک ها مذاکره، باید خط قرمزها و موضوعات ممنوع در مذاکره را هم بدانیم، چرا که یک اشتباه کوچک تمام آنچه رشته ایم را پنبه خواهد کرد.
آیا شما هم این اشتباه ها را در مذاکره هایتان داشته اید؟ چه موارد دیگری را می توانید به این لیست اضافه کنید؟
مطلب فوق در مجله موفقیت منتشر شده است.
2 دیدگاه دربارهٔ «۱۰ راهکار قدرتمند برای شروع سخنرانی»
با سلام و درود بر اساتید گرانقدر
مطلب مورد نظر بسیار زیباست.
در پناه خداوند سبز و خرم باشید
سپاس از همراهی شما (: