خیلی از ما در طول روز بارها از تاکسی ها استفاده میکنیم و خاطرات تلخ و شیرین، جالب و ناراحت کننده داریم، برخورد یک راننده تاکسی، مرا به یاد خاطره ای از هاروی مک کی انداخت. داستان این راننده تاکسی مشتری مدار را در ادامه بخوانید:
همه ما احتمالا تجربه هایی، خوب و بد، از برخورد فروشنده ها و کسب و کارها با شکایت هایمان داشته ایم و اگر این تجربه معمولاً گوشه ذهن ما هست، چه بهتر که تجربه ای مثبت باشد. در این مطلب چند نکته را مرور میکنیم که به ما کمک کند تا ارتباط بهتری با مشتریان شاکی برقرار کنیم.
چند وقت گذشته فایل یک برنامه زنده که از شبکه چهار پخش شده بود را میدیدم. مجری از کارشناس سوالی پرسید که نظرتون در مورد اینکه برخی از واژه های زبان فارسی، به واسطه فضای مجازی تغییر کرده چیه و چه باید کرد؟ کارشناس هم خیلی زیبا فرمودند که شبیه این عبارت بود: “باید به […]
چند سال پیش یکی از ناشران محترم کتاب های مدیریتی، تماسی با من داشت. ایشان گفتند که یکسری کتاب های جدید آورده اند و بدنبال مترجم می گردند و اینکه آیا من با آنها در این زمینه همکاری می کنم یا خیر. آن زمان کتاب مذاکره و فروش تلفنی من آماده شده بود و من […]
در این مطلب یک تجربه خرید و داستان شکایتی که از یک برند معروف داشتم را برای شما بازگو میکنم. شاید برایتان جالب باشد و به شما هم کمک کند مدیریت بهتری بر روی کانال های ارتباط با مشتریان خودتان داشته باشید.